۶ تیر ۱۴۰۳
زمان، سن و مضمون؛ سه شاخص اولیه برای نظارت بر مصرف رسانهای فرزندتان!
امروزه مصرف رسانهای به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره تبدیل شده است. صبح که از خواب بیدار میشویم با رسانههای گوناگون سروکار داریم تا شب و پیش از خواب که آخرین وارسیهای پیامرسانهای موبایل را انجام میدهیم. در طول روز نیز به طرق مختلف در معرض پیامهای رسانهای قرار گرفته و به این ترتیب در جایگاه مصرفکننده یا تولیدکننده رسانهای قرار میگیریم.
کودکان بهواسطه تجربه فرهنگی کمتر و احساس نزدیکی بیشتری که با محتوای رسانهای دارند، معمولاً بیش از سایر گروههای سنی جذب پیامهای رسانهای شده و اصطلاحاً غرق رنگها، تصاویر و صداهای مات و مبهوتکننده رسانهها میشوند. آنها همچنین بیش از سایرین میتوانند با پیامهای رسانهای احساس همدلی و همذاتپنداری داشته باشند و به تبع، درگیری ذهنی بیشتر و عمیقتری را تجربه کنند.
بیشتر بدانید: راهی برای غلبه بر آسیبهای احتمالی کارتون دیدن برای کودکان
مصرف رسانهای کودکان و نوجوانان
به همین جهت، مصرف رسانهای کودکان و نوجوانان غالباً به بازه مشاهده انیمیشن یا کارتون دلخواهشان محدود نشده و تأمل و خیالپردازی پسینی در رابطه با شخصیتها، خطوط داستانی، گفتوگوها و منظرههای به نمایش گذاشته شده تا مدتها به بنمایه تحرکات فکری و داستانپردازیهای ذهنی این دست مخاطبان کم سنوسال تبدیل میشود.
بر اساس چنین تأثیرات دامنهداری، قطعاً تماشای تلویزیون یا مصرف محتوای رسانهای توسط کودکان و نوجوانان نسبت به بزرگسالان، ملاحظات ویژهای داشته و نمیتوان همان دستورالعملهای کلی و عمومی ردهسنی بزرگسالان را بدون تغییر برای این دسته مخاطبان نیز کارآمد و قابل توصیه دانست.
خصوصاً آنکه بهواسطه مراحل گوناگون رشد که کودکان از لحظه تولد تا ورود به سن جوانی طی میکنند، هر محرک خارجی ازجمله پیامهای رسانهای میتواند تأثیری درازمدت و حتی غیرقابل بازگشت بر اعصاب، قدرت تفکر و خلاقیت کودکان و نوجوانان به جای بگذارد.
لذا ضروری است مصرف رسانهای در سنین مزبور با دقت و ریزبینیهای مضاعفی محل توجه والدین گرامی و دیگران؛ از جمله سایر بستگان، اطرافیان و همچنین مربیان قرار گیرد تا بدین ترتیب، احتمال آسیبها و اثرات سوء احتمالی کمینه گردد.
بیشتر بدانید: نحوه صحیح مدیریت گوشی فرزندان که باید والدین بدانند!!
خصوصیات ویژه مصرف رسانهای برای کودکان و نوجوانان
با این توضیحات در یادداشت پیشرو میکوشیم تا ضمن تمرکز بر خصوصیات ویژه مصرف رسانهای برای کودکان و نوجوانان، سه شاخص ویژه برای مدیریت مصرف رسانهای این رده سنی را توضیح دهیم.
شاخصهایی که گرچه ممکن است در بادی امر چندان محل توجه والدین نباشند، اما اهتمام یا عدم اهتمام به هریک از آنها پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت که یقیناً برای همه پدران و مادران دلسوز دارای اولویت و اهمیت است.
بیشتر بدانید : مهمترین نکات برای آموزش سواد رسانهای به والدین در زمان کنونی
الف) عامل زمان برای تاثیر رسانه بر کودکان و نوجوانان؛
یکی از مهمترین عوامل در خصوص مصرف رسانهای کودکان و نوجوانان که چهبسا بهسبب تکرار مکرر یا ضرورتهای زندگی شهری، امروزه کمتر مورد توجه والدین قرار میگیرد، میزان مصرف رسانهای فرزندان در این رده سنی است.
به دیگر سخن، اگرچه عوامل دیگری نیز در بروز و ظهور پیامدهای سوء ذهنی و تربیتی ناشی از مصرف رسانهای قابل احصاست، نمیتوان از عامل زمان یا به عبارت دیگر، حد مصرف پیام رسانهای کودکان و نوجوانان غافل شد.
توضیح بیشتر در این رابطه آنکه، کودکان معمولاً قدرت تجزیه و تحلیل کمتری برای پیامهای رسانهای دارند. همین قدرت پایین، درصورتیکه با حجم انبوهی از پیامها توأم گردد و اصطلاحاً «سرریز اطلاعاتی[1]» را رقم بزند، منجر به نوعی اختلال ذهنی و گُنگی در کودک میشود.
این وضعیت خصوصاً هنگامی برجسته میشود که بدانیم کودکان و نوجوانان در این بازه سنی، مهمترین مراحل رشد مغزی و ذهنی را تجربه نموده و تبعات چنین تجربیاتی میتواند تا سالها و بلکه تا پایان عمر با ایشان همراه باشد.
لذا ضروری است که والدین و مربیان و همه کسانی که بهنحوی با این رده سنی تعامل دارند، بیش و پیش از هر کاری، زمان مصرف رسانهای و متعاقب آن ایجاد نوعی مصنوعیت دربرابر مصرف حجم بالایی از پیامهای رسانهای را در دستورکار قرار دهند.
نرمافزارهای نظارت والدین (پرنتال کنترل) در این خصوص کمک شایانی به والدین و مربیان کرده و این تنظیمگری در میزان مصرف رسانهای کودکان و نوجوانان را اعمال میکنند.
استفاده آگاهانه از این دست برنامهها همچنین کمک میکند تا والدین بدون دخالت مستقیم و رویارویی با فرزندانشان، بهطور غیرمستقیم و با تنظیم مدت زمان مدنظر، از طریق این واسط نظارتی، برای در معرض پیامهای رسانهای قرار گرفتن فرزندانشان برنامهریزی و تدبیر کنند.
ب) عامل سن برای تاثیر رسانه بر کودکان و نوجوانان؛
یکی دیگر از شاخصهای اولیه و در عین حال مهم و اولویتدار در مصرف رسانهای کودکان و نوجوانان، توجه به تناسب سنی محتوا و مخاطب است. این شاخص که معمولاً تحت عنوان ردهبندی سنی محتوا شناخته میشود، کمک میکند تا والدین برای پایش و انتخاب محتوای رسانهای مناسب برای فرزندشان مسیر سادهتری داشته باشند.
طبق این نظام رتبهبندی و ردهبندی، معمولاً محتوای خشن، جنسی، ترسناک و مانند آن بهواسطه پیامدهای سوء احتمالی که برای کودک دارند، از دسترس خارج میشوند.
البته لازم به ذکر است که بهسبب زمینهمند بودن هنجارهای اجتماعی، این شاخصها و تشخیص مصادیق آن برای گونههای مخاطبان هم سنوسال متفاوت بوده و برای مثال، ردهبندی محتوای اخلاقی یا کمخطر برای دو کودک ایرانی و هلندی متفاوت خواهد بود؛ چراکه نظامهای اجتماعی، فرهنگی و به تبع آن ارزشها و هنجارهای فرهنگی این دو کودک تفاوتهای قابل توجهی با یکدیگر داشته و درنتیجه به دو نظام ردهبندی محتوای بومی و شخصیسازی شده نیاز دارند.
بدین ترتیب، ضروری است والدین محترم حین بهرهمندی از نرمافزارهای مختلف نظارتی و دستیار والدین که به امر ردهبندی سنی مبادرت میورزند، به زمینههای فرهنگی این ردهبندی سنی نیز توجه نموده و ترجیحاً از نرم افزاری استفاده نمایند که قرابت بیشتری با هنجارها و ارزشهای فرهنگی و اخلاقی ایشان و جامعهشان داشته باشد تا فرزندانشان از آسیبهای محتمل شاخصهای متعارض و متناقض با الگوهای فرهنگی و اجتماعی خویش مصونیت یابند.
ج) عامل مضمون برای تاثیر رسانه بر کودکان و نوجوانان؛
سومین عامل اثرگذار بر تربیت رسانهای کودک، مضامینی است که در محتویات رسانهای مصرف شده وجود دارد. به عبارت دیگر، اگرچه پایش مدتزمان مصرف رسانهای فرزندان و همچنین توجه به اصول تناسب سنی کودک و محتوای رسانهای در نوع خود قادرند تا حد شایان ذکری از پیامدهای سوء جسمی و روانی مصرفسوء و سوءمصرف رسانهای بکاهند، چنین اقدامات لازمی، بههیچ وجه کافی نبوده و مصونیت تام و تمامی برای فرزندان ایجاد نخواهد کرد.
بدین منظور در اینجا به سومین شاخص اساسی در مدیریت و نظارت والدین بر مصرف رسانهای کودکان و نوجوانان خواهیم پرداخت که همان عامل مضامین است.
بر اساس این عامل، ضرورت دارد والدین محترم همهنگام با نظارت بر مدتزمان و تناسب سنی فرزندان و محتوای رسانهای مورد مصرف، چینش مضامین رسانهای و محتویات مورد توجه کودکانشان را نیز محل توجه قرار دهند و دستکم خود به این اصل اولیه عنایت داشته باشند که هر محتوایی، با هدفی مشخص تدارک دیده شده و هیچ محتوایی در هیچ رسانهای خالی از اهداف و اغراض نیست.
برای روشن شدن این شاخص، مثالی ذکر میکنیم؛ فرض کنید کودک پنجساله شما از نظر زمانی کمتر از دوساعت در شبانه روز در تماس با محتویات چندرسانهای قرار گرفته و نرمافزارهای نظارتی بومی نیز تناسب محتوا و رده سنی کودک دلبندتان را تأیید کردهاند.
با این حال، علاقهمندشدن کودک به سبک خاصی از تولیدات رسانهای (انیمه و انیمیشن، رئال، بیکلام، علمی و تخیلی، ماجراجویی و…) موجب شکلگیری جهان معنایی خاصی حولمحور همان مضامین مورد علاقه شده و بهواسطه آنکه نخستین تجارب برای کودکان معمولاً نفوذ و رسوخ بالایی در ذهن و روان آنها دارند، ایجاد فاصله میان کودک و این مضمون خاص رسانهای کار آسانی نخواهد بود.
امری که پیوند آن با زندگی الگوریتمی و پیشنهادهای تکرارشونده سکوهای پخش محتوا، در درازمدت تأثیرات سوئی بر روح و روان کودک نهاده و ممکن است شخصیتی تکبعدی و مستغرق در یکی از این مضامین برای او رقم بزند.
افزون بر این، توجه به هدف سازندگان و مهار هرآنچه خارج از چارچوب تربیتی مدنظر والدین قرار دارد، حتی در رسانههایی نظیر شبکه پویا و نهال، در چارچوب کاربست همین شاخص مضمونی قرار میگیرد. جایی که باردیگر اهمیت شخصیسازی و نظارت مشارکتی و بیواسطه والدین بر مصرف و تربیت رسانهای کودکان را برجسته میسازد.
با این توضیحات، پیشنهاد میشود والدین ضمن برقراری ارتباط مستمر و نزدیک با فرزندان و در عین بهرهمندی از نرمافزارهای بومی پرنتال کنترل نظیر «ایمینو» که امکانات قابل ملاحظهای برای مدیریت مصرف رسانهای دارند، مستقیماً با کودک ارتباط گرفته و راهبری تربیت رسانهای فرزندشان را به دست بگیرند.
چراکه استفاده از هریک از واسطهای نظارتی، ایشان را از اهتمام جدی و نظارت مستقیم بر محتوا و مضامین مصرفی توسط کودکان و نوجوانان دلبندشان بینیاز نمیکنند.
بر این اساس، اجمالاً سه اصل اولیه توجه به میزان مصرف، تناسب سنی مصرفکننده با محتوا و همچنین مدیریت مضامین و اجتناب از اسارت در دام الگوریتمها و پیشنهادهای تکراری در یک ژانر و مضمون که امروزه بهوسیله ظرفیتهای هوش مصنوعی بیش از پیش تهدیدکننده است، معرفی شد و در قالب راهکارهای عملیاتی در اختیار والدین دلسوز و دغدغهمند قرار گرفت.
[1] Information overload